کد مطلب:12422 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:189

غزوه طائف
پیامبر پس از فراغت از جنگ حنین بسوی طائف حركت كرد. در منزل آخر مسجدی بنا كرد، و در آنجا نماز بجای آورد. آنگاه نزدیك طائف فرود آمد، و در آنجا اردوگاه ساخت. برخی از یاران بر اثر نزدیكی به قلعه و باروی طائف با تیرباران دشمن بشهادت رسیدند. مسلمانان نمی توانستند وارد شهر بشوند. پیامبر فرمود تا در جایی كه امروز مسجد می باشد اردو زده اند، و بیش از بیست روز اهل طائف را محاصره نمود ولی فتح طائف میسر نشد و عده ای شهید شدند.

پیامبر از طائف بجانب همان مكانی راهی شد كه شش هزار اسیر هوازن در آنجا نگهداری می شدند، تا آنكه چهارده تن نمایندگان از حضرت خواستند كه بر آنان منت گذارد، و اسیرانشان را آزاد نماید، گفتند: ای رسول خدا این زنان عمه ها و خاله ها و



[ صفحه 366]



پرستارهای تو می باشند. ما به فضل و كرم تو امیدواریم كه این زنان و كودكان را آزاد كنی. پیامبر از آنان پرسید: آیا فرزندان و زنانتان را می خواهید یا اموالتان را؟ گفتند: اگر زنان و فرزندانمان را به ما بازگردانی بهتر است. پیامبر گفت: هنگامی كه نماز ظهر را به جای آوردم برخیزید و در میان جمع بگوئید: «ما رسول خدا را نزد مسلمانان و مسلمانان را نزد رسول خدا در آزاد شدن زنان و فرزندانمان شفیع قرار می دهیم» برای شما شفاعت می كنم. فرستادگان هوازن پس از انجام نماز برخاستند و همان مطلب را در میان جمع گفتند. پیامبر گفت: آنچه را كه حق من و بنی عبدالمطلب است به شما بخشیدم آنان هم گفتند: ما هم حق خود را به رسول خدا بخشیدیم. پیامبر اسیران هوازن را آزاد كرد، و غنائم نبرد حنین را مطابق دستور خدا یعنی به عنوان «مؤلفة قلوبهم» تقسیم نمود، و هر چند كه مشرك یا منافق و یا مردد میان كفر و ایمان بودند به آنان هم سهم هایی مرحمت نمود. نوشته اند رسول خدا تمام این بخششها را از خمس غنائم داد. سپس زید بن ثابت را فرمود تا آمار مردم را بدست آورد، و غنائم را نیز حساب كند. بعد آنها را تقسیم نمود. به هر مردی چهار شتر و چهل گوسفند رسید. و هركس كه اسبی داشت دوازده شتر و صد و بیست گوسفند گرفت.

پیامبر پس از تقسیم غنائم، دوازده روز به پایان ذی حجه مانده بسوی مكه رهسپار گشت، و با احرام عمره به مكه وارد شد، و طواف و سعی بین صفا و مروه را بجای آورد، و سر تراشید. پس از انجام عمره عتاب بن اسید را به امیری مكه برگزید و «معاذ بن جبل» را برای تعلیم قرآن و احكام معین كرد. آنگاه از راه «مرالظهران» بجانب مدینه رفت، و روز جمعه بیست و هفتم ذی قعده پس از دو ماه و نیم وارد مدینه شد.